مقدمه
اضطراب در کودکان یا درکل اضطراب یک واکنش طبیعی و ضروری است که به عنوان بخشی از غریزه بقا در انسانها عمل میکند. زمانی که با تهدید یا خطر مواجه میشویم، مغز و بدن ما به طور خودکار وارد حالت تدافعی میشوند. در این وضعیت، آدرنالین به سرعت وارد جریان خون میشود و ما را آماده میکند تا در برابر تهدید واکنش نشان دهیم، فرار کنیم یا از خود دفاع کنیم. این پاسخ اضطرابی به طور طبیعی برای محافظت از ما در برابر خطرات بالقوه طراحی شده است و میتواند در شرایط استرسزا بسیار مفید باشد.
با این حال، در برخی موارد، از جمله در کودکان، اضطراب میتواند به شدت یا سرعت بیشتری ظاهر شود. زمانی که کودکان یا حتی بزرگترها به سرعت و بهطور افراطی نسبت به موقعیتهای عادی یا موقعیتهایی که از نظر خودشان تهدیدآمیز هستند، واکنش نشان میدهند، این اضطراب ممکن است از حالت طبیعی و مفید فراتر رفته و به یک مشکل تبدیل شود. این اضطراب میتواند باعث شود که فرد دائماً در حالت هشدار باشد، از موقعیتهای معمولی اجتناب کند یا احساسهای منفی مانند ترس و نگرانی شدید را تجربه کند.
در چنین شرایطی، اضطراب میتواند تأثیرات منفی زیادی بر زندگی فرد بگذارد. برای مثال، کودکانی که مبتلا به اضطراب شدید هستند ممکن است از فعالیتهای اجتماعی خود اجتناب کنند، در مدرسه دچار مشکل شوند یا حتی علائم جسمی مانند دلدرد و سردرد تجربه کنند. این نوع اضطراب نه تنها بر زندگی روزمره تأثیر میگذارد، بلکه میتواند باعث ایجاد اختلالات روانی مانند اختلالات اضطرابی شود که نیازمند توجه و درمان مناسب است. در نتیجه، شناسایی علائم اضطراب و کمک به کودکان برای مدیریت و مقابله با آنها امری ضروری است تا از مشکلات بیشتر در آینده جلوگیری شود.
علائم اضطراب در کودکان: چگونه اضطراب را شناسایی کنیم؟
اضطراب معمولاً به 3 روش مختلف تجربه میشود: احساسات جسمانی، افکار و الگوهای رفتاری.
حساسیتهای جسمانی
کودک شما ممکن است علائم جسمانی اضطراب را تجربه کند. این اغلب به عنوان واکنش جنگ یا فرار شناخته میشود و به بدن اشاره دارد که تعدادی از اقدامات را برای آماده شدن برای اقدام سریع یا فرار سریع از خطر بالقوه انجام میدهد.
کودک شما ممکن است این علائم را تجربه کند:
- افزایش ضربان قلب
- تنفس سنگین یا سریع
- دلدرد
- تهوع
- استفراغ
- اسهال
- سردرد
افکار
کودکان و نوجوانانی که اضطراب را تجربه میکنند گاهی فکر میکنند که اتفاق بدی خواهد افتاد. آنها ممکن است نگران تهدید یا خطری باشند که ممکن است برایشان بزرگتر از آنچه که واقعاً هست، به نظر برسد.
کودکان و نوجوانان ممکن است:
- فکر کنند بدترین اتفاق خواهد افتاد
- از شما بخواهند در کارهایی که خودشان میتوانند انجام دهند کمک کنید
- خیلی نگران انجام دادن کارها به درستی باشند
- زیاد بپرسند «آیا تو این کار رو برای من انجام میدی؟» یا «آیا تو این رو به اونها میگی؟»
- افکار زیادی درباره «چه میشود اگر؟» داشته باشند، مانند «چه میشود اگر نتوانم این کار رو انجام بدم؟»
الگوهای رفتاری
اجتناب، الگوی اصلی رفتاری اضطراب در کودکان است. این میتواند واضح باشد، مثل امتناع از انجام چیزی که از آن میترسند، مانند رفتن به بیرون در هنگام شب. یا ممکن است چندان واضح نباشد، مانند ماندن با کسی که میشناسند تا مجبور نباشند با افراد غریبه صحبت کنند.
سایر الگوهای رفتاری شامل موارد زیر است:
- چسبیدن به والدین یا مراقب
- بیقراری، راه رفتن بیهدف یا لرزش
- عدم خوابیدن بدون حضور والدین یا بزرگتری دیگر
- ترجیح دادن به تماشای دیگران به جای تلاش کردن خود
- ترس از چیزهایی مانند تاریکی، سگها، تزریقها، تنها بودن، میکروبها، امتحانات
- گریه کردن به خاطر چیزهای کوچک
- شکایت از اینکه زیاد مورد آزار قرار میگیرند
برای بسیاری از کودکان، اضطراب میتواند به صورت یک ارتباط جفتشده توسعه یابد، به این معنا که علائم اضطراب با چیزی که معمولاً اضطراب ایجاد نمیکند، مانند یک موقعیت، رویداد یا شیء، مرتبط میشود. برای مثال، تصور کنید که یک کودک در مدرسه باشد و برای اولین بار دچار حمله پانیک شود، که شروع ناگهانی اضطراب یا ترس شدید است و اغلب با واکنش بدنی شدیدی مانند افزایش ضربان قلب، تنفس سریع، احساس دیوانه شدن یا از دست دادن کنترل همراه است. در این روز، کودک به دلیل ارائه یک سخنرانی بزرگ دچار استرس شده بود، اما به دلیل این حمله پانیک، مغز کودک ممکن است شروع به ارتباط دادن مدرسه با اضطراب شدید کند، بهویژه اگر کودک در مدرسه دوباره دچار حمله پانیک شود. بنابراین، هر بار که کودک به مدرسه میرود یا حتی به رفتن به مدرسه فکر میکند، مغز ممکن است آن را به عنوان یک وضعیت تهدیدآمیز درک کند که میتواند اضطراب مداوم یا حملات پانیک مکرر را تحریک کند.
انواع اضطراب در کودکان
چند نوع مختلف اضطراب در کودکان وجود دارد:
- اختلال اضطراب جدایی: اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی و مهم از رشد اولیه است که در بیشتر کودکان از 8 تا 12 ماهگی شروع میشود. در اضطراب جدایی طبیعی، کودک ممکن است از غریبهها بترسد و زمانی که شما در اطراف نیستید احساس امنیت نکند. اضطراب جدایی معمولاً تا زمانی که کودکان به پیشدبستانی میروند بهتر میشود. اما اختلال اضطراب جدایی شدیدتر است و فراتر از این دوره رشد طبیعی ادامه پیدا میکند. کودکان ممکن است نگران والدین یا اعضای خانواده خود باشند و در رفتن به مدرسه یا دور بودن از خانه یا خانواده به طور کلی دچار مشکل شوند یا برای خوابیدن از جدا شدن مشکل داشته باشند. اگر کودک شما با جداییها بیشتر از سایر کودکان همسن خود اضطراب یا نگرانی نشان میدهد و این موضوع بهتر نمیشود، با ارائهدهنده خدمات بهداشتی کودک خود صحبت کنید.
- فوبیاهای خاص: ترس از خطر ما را از آن محافظت میکند، بنابراین مقداری ترس در کودکان طبیعی است. کودک شما ممکن است از چیزی خاص بترسد، مانند طوفانها یا دلقکها یا هر چیز دیگری. اما فوبیاهای خاص ترسهای شدیدی هستند که نسبت به تهدید واقعی خطر خارج از اندازه هستند.
- اختلال اضطراب اجتماعی: این یک ترس شدید از قضاوت یا طرد شدن در موقعیتهای اجتماعی است. کودک شما ممکن است از سخنرانی عمومی یا اجرا کردن اجتناب کند. یا ممکن است آنقدر احساس ناراحتی کند که سعی میکند از تعامل با دیگران در مدرسه یا محیطهای آشنا خودداری کند یا در صحبت با افراد جدید مشکل داشته باشد. ممکن است حتی از موقعیتهای اجتماعی به طور کامل اجتناب کند.
- اختلال اضطراب عمومی: اضطراب عمومی نگرانی و ترس زیاد در مورد مسائل مختلفی است که در زندگی روزمره اتفاق میافتد. کودک شما ممکن است بیشتر از سایر کودکان همسن خود در مورد آینده نگران باشد. آنها ممکن است نگرانیهای زیادی داشته باشند یا نگرانیهایشان با گذشت زمان تغییر کند، اما معمولاً در مورد چیزی نگران هستند.
- اختلال پانیک: کودکان مبتلا به اختلال پانیک در مواقعی احساس ترس و اضطراب شدید همراه با علائم جسمی مانند تپش قلب (ضربان قلب سریع) و سرگیجه دارند یا ممکن است احساس کنند که نمیتوانند نفس بکشند (نارسایی تنفسی). این حملات پانیک ممکن است بدون هشدار پیش بیاید و معمولاً در عرض چند دقیقه تا چند ساعت از بین بروند.
- اختلال اضطراب فراگیر (GAD) یک وضعیت روانی است که در آن کودک به طور مداوم و غیرمنطقی در مورد مسائل مختلف نگرانی و اضطراب دارد. این اضطرابها معمولاً شدیدتر از آنچه که وضعیت ایجاب میکند هستند و میتوانند بر زندگی روزمره و عملکرد فرد تأثیر منفی بگذارند.
اضطراب ممکن است به صورت ترس یا نگرانی بروز کند، اما میتواند باعث تحریکپذیری و عصبانیت در کودکان نیز شود. علائم اضطراب میتواند شامل مشکل در خوابیدن، همچنین علائم جسمانی مانند خستگی، سردرد یا دلدرد باشد. برخی از کودکان مضطرب نگرانیهای خود را برای خود نگه میدارند و به همین دلیل ممکن است علائم آنها نادیده گرفته شود.
علل اضطراب در کودکان: چرا کودکان مضطرب میشوند؟
اختلالات اضطرابی میتوانند به دلایل مختلفی ایجاد شوند. با این حال، برخی از رایجترین علل اختلالات اضطرابی در کودکان شامل موارد زیر است:
- ژنتیک
- تروما (تجربههای آسیبزا)
- عوامل بیوشیمیایی
- عوامل محیطی
- اختلالات عصبی
- عوامل روانشناختی
- عوامل اجتماعی
- داروها و درمانها
انواع درمان اضطراب در کودکان
اضطراب در کودکان از طریق دو روش اصلی قابل درمان است: درمان شناختی-رفتاری و درمان دارویی. هر دو این روشها میتوانند به طور جداگانه مؤثر باشند، اما معمولاً وقتی با هم استفاده شوند، نتایج بهتری دارند.
درمان شناختی-رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری به کودکان کمک میکند مهارتهای مقابلهای را یاد بگیرند که به کاهش واکنشهای جسمی اضطراب، تغییر در نحوه تفکر و مواجهه با ترسها و چالشها در مراحل کوچکتر کمک میکند. کودکان میتوانند مهارتهای مقابلهای را در جلسات درمان فردی یا گروهی بیاموزند. والدین نیز میتوانند این مهارتها را یاد بگیرند تا از کودکان خود در تمرین آنها حمایت کنند.
داروها
پزشک کودک شما ممکن است داروهایی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRI) تجویز کند، از جمله:
- فلوکستین
- پاروکستین
- سرترالی
اگر این داروها مؤثر نباشند یا مناسب کودک شما نباشند، ممکن است پزشک داروهای دیگری از گروه مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (SNRI) تجویز کند، مانند:
- دولوکستین
عوارض جانبی داروهای درمان اضطراب در کودکان
اگر کودک شما هر یک از عوارض جانبی زیر را تجربه کرد، فوراً با پزشک تماس بگیرید:
- واکنش آلرژیک
- خون در مدفوع
- ضربان قلب سریع یا نامنظم
- غش، سرگیجه، درد قفسه سینه یا تنگی نفس
- تب بالا
- تغییرات ناگهانی در بینایی یا درد چشم
- افکار خودکشی یا بدتر شدن وضعیت روحی
علاوه بر این، داروهایی که برای درمان اضطراب در کودکان استفاده میشوند، ممکن است عوارض جانبی دیگری داشته باشند که معمولاً نیاز به درمان پزشکی ندارند. این عوارض معمولاً پس از چند هفته از بین میروند، اما در صورت تغییر دوز دارو ممکن است مجدداً بازگردند. پزشک کودک شما این اطلاعات را با شما در میان خواهد گذاشت و به سوالات شما پاسخ خواهد داد.
عوارض جانبی که نیاز به درمان پزشکی ندارند و معمولاً پس از مدتی برطرف میشوند:
- تغییرات در اشتها
- مشکلات خواب یا خوابآلودگی
- خشکی دهان
- سردرد
- لرزش (تکان خوردن)
- ناراحتی معده، تهوع یا اسهال
چقدر بعد از شروع درمان، کودک من بهتر خواهد شد؟
بسیاری از خانوادهها با درمان شناختی-رفتاری (CBT) شروع میکنند و در صورت نیاز، درمانهای تکمیلی را اضافه میکنند. این نوع درمان میتواند به صورت فردی، همراه با والدین به عنوان همکار درمانگر، یا به صورت گروهی انجام شود. درمان شناختی-رفتاری در آموزش مهارتهای مقابلهای گام به گام بسیار مؤثر است و به کاهش علائم اضطراب و تقویت توانایی مقابله با چالشها کمک میکند. چون این درمان بر اساس یادگیری است، کودکان معمولاً سریعاً مهارتها را یاد میگیرند و ممکن است بعد از چند جلسه احساس بهتری پیدا کنند و اعتماد به نفسشان افزایش یابد. گاهی اوقات، جلسات درمانی تنها باعث کاهش جزئی علائم میشوند و برای غلبه کامل بر اضطراب نیاز به کمک بیشتر است. در این شرایط، استفاده از دارو نیز میتواند مؤثر باشد.
داروهایی مانند SSRIها و SNRIها ممکن است مدتی طول بکشد تا شروع به اثرگذاری کنند. همچنین هر دارویی در همه افراد به یک شکل عمل نمیکند. پزشک کودک شما ممکن است یک دارو را برای مدت زمانی (معمولاً چند هفته تا چند ماه) امتحان کند تا ببیند آیا کمک میکند یا نه. اگر دارو تأثیر نداشته باشد، ممکن است داروی دیگری را امتحان کنند.
نکات مهم برای والدین: چگونه به کودک خود کمک کنیم؟
ابزارهای زیادی وجود دارند که میتوانند به کودکان شما در مواجهه با اضطراب کمک کنند. اینها استراتژیهایی هستند که درمانگران مجاز سلامت روان در درمان افراد استفاده میکنند و تحقیقات نشان داده است که این استراتژیها در درمان و مدیریت اضطراب مفید هستند.
اگر احساس میکنید که میتوانید این روش هارا برای کودک خود بکار ببرید، عالی است. اما اگر احساس میکنید که اعتماد به نفس کافی ندارید یا به حمایت بیشتری نیاز دارید، به درمانگر کودک خود مراجعه کنید. در صورت لزوم، پزشکان یا درمانگران میتوانند از ابزارهای دیگری که در اینجا ذکر نشدهاند استفاده کنند.
چه کارهایی باید انجام دهید
- شناسایی محرکها: اولین قدم مفید این است که شما و کودکانتان از آنچه که باعث ایجاد اضطراب شدید در آنها میشود آگاه شوید و آنها را شناسایی کنید. پس از شناسایی این محرکها، میتوانید بسیاری از نکات زیر را به کار ببرید.
- اعتبار بخشی و همدلی: افکار، احساسات و تجربیات کودکان برای خودشان واقعی است. مهم است که کودکان شما احساس شنیده شدن، تایید و درک شدن داشته باشند. با کودکانتان همدلی کنید، تصور کنید که چه احساسی دارند و شناسایی و تایید کنید که افکار، احساسات و تجربیات آنها معتبر و مهم است.
- چالش با افکار غیرمفید: از کودکانتان بخواهید افکار غیرمفیدی که تجربه میکنند و باعث ایجاد اضطراب در آنها میشود را با شما در میان بگذارند، مانند “من در امتحان شکست میخورم و سپس در کلاس مردود میشوم.” پس از اینکه متوجه شدید افکار کودک شما چیست، میتوانید با آنها کار کنید تا افکار واقعبینانهتر و مفیدتری را شناسایی کنند. سؤالاتی بپرسید تا آنها درباره وضعیت خود به طور متفاوتی فکر کنند و از پذیرفتن افکار غیرمفید خود بکاهند، مانند “آیا تا به حال در امتحان یا کلاس شکست خوردهای؟” یا “در گذشته برای قبولی در امتحان چه کارهایی کردهای؟ آیا همین کارها را الان انجام دادهای؟”
این سؤالات به کودکان این امکان را میدهند که تمام شواهد را بررسی کنند و به نتیجهگیریهای مستقل برسند. خودآگاهی بسیار قدرتمندتر از این است که والدین، معلمان یا همسالان به کودکان بگویند که آنها شکست نمیخورند. پس از اینکه افکار غیرمفید کودک شما به چالش کشیده شد، آنها را تشویق کنید که یک فکر واقعبینانهتر و مفیدتر مثل “با اینکه احساس میکنم ممکن است شکست بخورم، برای این امتحان آماده شدهام و بهترین تلاشم را خواهم کرد” یا “حتی اگر در این امتحان شکست بخورم، این به این معنی نیست که در کلاس شکست خوردهام” را توسعه دهند. افکار مبالغهآمیز مانند “من قطعاً قبول میشوم و عالی عمل میکنم” غیرضروری و معمولاً غیرمفید هستند، زیرا بیشتر کودکان این تصورات غیرواقعی را قبول نمیکنند.
- تمرین تنفس عمیق: تنفس عمیق ابزاری است برای آرام شدن، تمرکز مجدد و شفافتر فکر کردن. این کار سطح اکسیژن خون را افزایش داده و ضربان قلب، سرعت تنفس، تنش عضلانی و سطح استرس را کاهش میدهد. به کودکانتان آموزش دهید که دستهایشان را روی شکم و سینه خود بگذارند. به آنها بگویید هدف این است که با شکم تنفس کنند، به طوری که دست روی شکم در هنگام وارد شدن و خارج شدن هوا از بدنشان بالا و پایین برود. اگر دستهای روی سینه حرکت بیشتری داشته باشد، یعنی آنها با سینه خود نفس میکشند. آنها را تشویق کنید که از شکم برای تنفس استفاده کنند. به آنها بگویید که به آرامی از بینی نفس بکشند، نگه دارند و سپس به آرامی از دهان خارج کنند. این کار را چند بار تکرار کنید. یک روش سرگرمکننده برای راهنمایی این تمرین شامل این است که تصور کنند یک گل را بو میکنند و سپس حباب میزنند یا شمع تولدی فوت میکنند.
- تقسیم وظایف: وظایف را به گامهای کوچک تقسیم کنید تا فرآیند کلی کمتر ترسناک به نظر برسد. برای کودکان کوچکتر، جوایز تصادفی در طول فرآیند برای تقویت مثبت رفتار آنها در نظر بگیرید. برای کودکان بزرگتر، تشویقهای مثبت داشته باشید و آنها را به پاداش دادن به خود تشویق کنید.
- بازی نقش: اگر کودکان شما نگران موقعیتهای خاصی هستند، با آنها بازی نقش انجام دهید تا برای آن موقعیتهای ترسناک آماده شوند. به عنوان مثال، میتواند شامل سفارش غذا در رستوران، خرید بلیط فیلم، درخواست کمک از معلم یا دعوت از دوستان به خانه باشد.
- ساخت اعتماد به نفس کلی: از کودکانتان بخواهید که وظایفی را در خانه انجام دهند تا به خانواده کمک کنند و اعتماد به نفس خود را بسازند. فرصتهایی برای مقابله با چالشها برای آنها فراهم کنید. مهم است که تلاشهای آنها را تحسین کنید و کمتر بر نتایج تمرکز کنید. اگر آنها به مشکل برخوردند، از آنها بپرسید که در گذشته برای غلبه بر موانع مشابه از چه مهارتهایی استفاده کردهاند.
چه کارهایی نباید انجام دهید:
- برچسب زدن به احساسات به عنوان بد: از برچسب زدن به افکار، احساسات و تجربیات آنها به عنوان خوب یا بد خودداری کنید. به عنوان مثال، نگویید “فکر کردن به اینکه شکست میخوری بد است.” وقتی کودکان این را بشنوند، معمولاً این احساس را دارند که افکارشان بد است و سپس این احساس را در درون خود میپذیرند و فکر میکنند “من بد هستم.”
- کاهش اضطراب: از کم اهمیت جلوه دادن تجربیات کودکان و گفتن “فقط انجامش بده” یا “تحمل کن” خودداری کنید. احساسات اضطرابی آنها واقعی است و آنها در حال رنج کشیدن هستند. گرچه مقابله با چیزهایی که باعث اضطراب میشود سالم است، ملاقات با کودکان با همدلی، شفقت و مهربانی هنگام مواجهه با ترسها مفیدتر و مؤثرتر است.
یادآوری میکنیم که شما تنها نیستید. شما و کودکانتان نیازی به مواجهه با این چالشها به تنهایی ندارید. پزشک اولیه کودک شما میخواهد به همه کودکان کمک کند تا رشد کنند و شکوفا شوند.
برخی دیگر راهکارهای موثر درکاهش اضطراب کودکان
- سعی کنید کودکتان روتین منظم و مشخصی را هرروز دنبال کند. انجام کارهایی که کودک درانجام آن خوب است به او اعتماد بنفس میدهد.
- با انجام یک سری بازی ها مثل نقاشی کشیدن نگرانی ها یا نوشتن و دور ریختن آنها به کودک خود کمک کنید.
- قبل از اینکه تغییر شدیدی در زندگی فرزند خود ایجاد کنید، اورا از این کار مطلع کنید.
بازی های خانگی برای کاهش اضطراب کودک
بازیهای خانگی میتوانند ابزار مؤثری برای کاهش اضطراب در کودکان باشند. این بازیها میتوانند به آنها کمک کنند تا احساسات خود را مدیریت کنند و مهارتهای مقابلهای بیاموزند. در اینجا چند نوع بازی برای کاهش اضطراب کودکان آورده شده است:
- بازیهای آرامشبخش
- بازی تنفس عمیق: از کودک بخواهید به آرامی نفس عمیق بکشد. میتوانید بازیهایی مانند “بوییدن گل” و “دمیدن شمع” ایجاد کنید که در آنها کودک ابتدا گل را بو میکند و سپس نفس خود را آرام بیرون میدهد.
- آرامسازی عضلات: به کودک دستور دهید که قسمتهای مختلف بدن خود را یکی یکی منقبض و سپس شل کند. این تکنیک به کودک کمک میکند تا احساس آرامش بیشتری پیدا کند.
- بازیهای نقاشی و هنر
- نقاشی احساسات: از کودک بخواهید که احساسات مختلف خود را با رنگها و شکلها بر روی کاغذ نقاشی کند. این کار به او کمک میکند تا اضطراب خود را بیان کرده و از آن کاسته شود.
- ساختن کلاژ از تصاویر مثبت: کودک میتواند تصاویری از مجلات یا روزنامهها پیدا کند که احساسات خوشایند را تداعی کنند و یک کلاژ از آنها بسازد.
- بازیهای داستانگویی
- داستانهای خیالی: با کودک یک داستان تخیلی بسازید که در آن شخصیت اصلی به چالشهای مختلف برخورد میکند و از آنها عبور میکند. این بازی به کودک کمک میکند تا از طریق خیالات خود، احساسات خود را بهتر درک و مدیریت کند.
- قصهگویی با عروسکها: با استفاده از عروسکها یا شخصیتهای خیالی، داستانهایی بسازید که نشاندهنده مقابله با ترسها یا نگرانیهای روزمره باشد.
- بازیهای تمرکز و حواس
- بازیهای حافظهای: مانند کارتهای حافظه یا پازلهای ساده که کودک باید قطعات مختلف را پیدا کرده و به درستی کنار هم بگذارد. این بازیها کمک میکنند تا ذهن کودک از افکار اضطرابآور منحرف شود.
- بازیهای حسی: استفاده از بازیهایی که حواس پنجگانه را درگیر میکند، مانند شبیهسازی کردن صداهای آرامشبخش، لمس مواد مختلف با چشم بسته، یا استفاده از بوهای خوشایند میتواند به آرامش کودک کمک کند.
- بازیهای حرکتی
- رقص آزاد: کودک میتواند با موسیقی دلخواه خود برقصید. این کار باعث تخلیه انرژی منفی و کاهش اضطراب میشود.
- بازیهای ورزشی سبک: مانند پرتاب توپ به داخل سبد یا بازی با یک توپ نرم که باعث فعال شدن بدن کودک و کاهش تنشهای جسمی میشود.
- بازیهای معما و چالش
- پازلها: حل پازلهای ساده یا پیچیده به کودک کمک میکند تا تمرکز کند و از نگرانیهای خود فاصله بگیرد.
- بازیهای ساختنی (مثل لگو): بازی با لگو یا بلوکهای ساختنی میتو
چگونه از اضطراب در کودکان پیشگیری کنیم؟
پیشگیری از اضطراب در کودکان نیازمند توجه به جنبههای مختلف رشد آنها و فراهم کردن یک محیط حمایتی است. در اینجا چند روش برای پیشگیری از اضطراب در کودکان آورده شده است:
- ایجاد یک محیط امن و پایدار: کودکان باید در محیطی امن و پایدار رشد کنند تا احساس امنیت و اطمینان داشته باشند. روابط خانوادگی قوی، روتینهای منظم و مراقبتهای عاطفی میتوانند به آنها کمک کنند.
- آموزش مهارتهای مقابلهای: به کودکان مهارتهای مقابلهای مانند تنفس عمیق، آرامسازی عضلات، و حل مسئله آموزش دهید تا در مواجهه با چالشها و استرسها، بتوانند احساسات خود را کنترل کنند.
- تشویق به ابراز احساسات: به کودکان کمک کنید تا احساسات خود را بشناسند و ابراز کنند. وقتی کودکان احساسات خود را میفهمند و قادر به بیان آنها هستند، کمتر در معرض اضطراب قرار میگیرند.
- مدلسازی رفتارهای مثبت: والدین باید رفتارهای مثبت و آرامشبخش را برای کودکان خود مدلسازی کنند. وقتی کودک میبیند که بزرگترها چگونه با استرسها و چالشها مقابله میکنند، آنها نیز یاد میگیرند.
- کاهش فشارهای اجتماعی: به کودکان کمک کنید تا از فشارهای اجتماعی مانند مقایسه خود با دیگران یا انتظارهای زیاد از خود دوری کنند. این کار میتواند از اضطرابهای ناشی از نیاز به پذیرش اجتماعی جلوگیری کند.
- تشویق به فعالیتهای جسمانی و بازی: بازی و فعالیتهای جسمانی میتوانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند. این فعالیتها به کودکان این فرصت را میدهند که انرژی خود را تخلیه کرده و ذهن خود را آرام کنند.
- محدود کردن زمانهای صفحه نمایش: قرار گرفتن در معرض زیاد تلویزیون، بازیهای ویدیویی یا رسانههای اجتماعی میتواند استرس و اضطراب را افزایش دهد. بنابراین، مدیریت زمان صفحه نمایش برای کودکان مهم است.
چه زمانی باید برای اضطراب کودک خود کمک بگیرید
اگر اضطراب به طور جدی بر زندگی روزمره کودک شما تأثیر گذاشته و او را از انجام کارهایی که همسنهایش به راحتی انجام میدهند باز میدارد، این نشاندهنده نیاز به کمک است.
کودک ممکن است به حمایت بیشتری نیاز داشته باشد در مواردی که:
- اضطراب او بیشتر از سایر کودکان همسن خود است.
- اضطراب مانع از مشارکت او در فعالیتهای مدرسه یا اجتماعی میشود.
- اضطراب توانایی او برای انجام کارهایی که دیگر کودکان همسنش میتوانند انجام دهند را مختل میکند.
- ترسها و نگرانیهایش به نظر غیرمنطقی و خارج از اندازه با واقعیت زندگیاش میآید.
در چنین شرایطی، مهم است که کودک توسط یک متخصص که در زمینه اضطراب کودکان و نوجوانان تجربه دارد، مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین توصیه میشود یک معاینه پزشکی انجام شود تا مطمئن شوید که هیچ بیماری زمینهای وجود ندارد که علائم را ایجاد کند.
تحقیقات نشان داده که درمان روانشناختی (مانند درمان شناختی-رفتاری) اضطراب در کودکان در یادگیری روشهای مؤثر برای مدیریت اضطراب بسیار کمککننده است. اگر اضطراب شدید باشد یا مشکلات دیگر نیز وجود داشته باشد (مانند افسردگی)، پزشک ممکن است دارو تجویز کند. در این صورت، درمان روانشناختی باید بخشی از روند درمان باشد.
اضطراب در کودکان چگونه تشخیص داده میشود؟
برای تشخیص اضطراب در کودکان، پزشک یا ابتدا با شما و کودکتان صحبت خواهد کرد. آنها از شما درباره رفتارهای کودک و نشانههای اضطراب او سوال میکنند. همچنین از کودک شما میخواهند تا درباره علائم و زمانی که این علائم را تجربه میکند توضیح دهد. ممکن است از شما خواسته شود تا برخی پرسشنامهها را پر کنید. علاوه بر این، ممکن است بخواهند با معلم یا سایر افرادی که با کودک شما در ارتباط هستند صحبت کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد علائم او به دست آورند. متخصص به دنبال علتهای دیگری برای علائم کودک شما خواهد بود. در صورتی که هیچ دلیل دیگری برای این علائم وجود نداشته باشد و اضطراب کودک زندگی روزمره او را برای مدت شش ماه تحت تأثیر قرار داده باشد، ممکن است تشخیص اختلال اضطراب داده شود.
منابع: